ما در زبان روزمره از کلمه افسردگی یا Depression جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکافی، ناامیدی و شاید رخوت و بی حالی استفاده می کنیم. افسردگی بیماری ساده ای نیست. بلکه انواع گوناگون دارد. به طوریکه در بعضی افراد به صورتهایی ظاهر می شود که معمولاً آن را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد غیر از مسائل پزشکی و اندوه که بسیار شایع است. فرد مبتلا به افسردگی خود را در کارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی ، منفور خانواده خودش می بیند. علت افسردگی از دیدگاههای نظری مورد بررسی قرار گرفته است. مشهورترین دیدگاه در حال حاضر این است که گروههای مشخصی از افراد افسرده وجود دارند که نشانه های مرضی آنان علل مختلفی دارد. گروه اول کسانی هستند که علت افسردگی آنان ناتوانی در سازش با مقتضیات دشوار زندگی است. افراد گروه دوم افرادی هستند که امکان دارد افسردگی آنان علت بدنی داشته باشد. [مانند بروز دشواریهایی در انتقال پیامهای عصبی به دلایل نارسایی و کمبود مقدار انتقال دهندگان شیمیایی به نام کتکولانیها] بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی همراه با آنچه در زندگی شخص به وقوع می پیوندد. یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی و محیطی را علت افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می دانند. از جمله عوامل مخاطره انگیز برای افسردگی جنسیت می باشد. در بسیاری از مطالعات انجام شده میزان افسردگی در زنان بیشتر از مردان بوده است. معمولاً زنان بیش از مردان و با سهولت بیشتری از افسردگی خود شکایت کرده و خواهان معالجه رفتار خویش هستند. ممکن است این حالت را ناشی از آن دانست که زنان به غلط به عنوان جنس ضعیف شناخته شده اند.و یا آن رامی توان به انعکاس جریانهای اجتماعی و کیفیت و چگونگی زندگی آنان نسبت داد زیرا مواردی نظیر ازدواج ، در سنین جوانی، تحمیل نقش خانه داری و مادری همراه با مشکلات مالی و تربیت فرزندان فقدان همراهی و تکامل اجتماعی لازم میزان آسیب پذیری زنان جوانان را افزایش می دهد. احساس همدردی و اعتماد به نفس و نیز داشتن همسرمناسب و بطور کلی وجود هر نوع وابستگی عاطفی میزان توسعه و پیشرفت افسردگی را کاهش می دهد. در ازدواجهایی که همسر شریک نافذ و قدرتمندی است نقش ثانوی به زن محول می شود و وی باید متعادل کننده زندگی باشد. در نتیجه انتقاد پذیری و احتمال افسردگی رو به افزایش خواهد بود . روشن است که افسردگی ناشی از عوامل روحی، جسمی یا اجتماعی می باشد. بیشتر مسؤولین بهداشتی معتقدند که هر سه عامل در ایجاد زمینه افسردگی در زنان نقش دارد.متأسفانه زنان و دختران همواره تحت تأثیر افکار منفی که تقریباً بی پایه و اساس است قرار دارند و این در حالی است که در شرایط افسردگی افکار تحت تأثیر یک فضای منفی گرایی قرار می گیرد که نه تنها خود بلکه دنیا را تیره و تار می بیند و مسأله مهم این است که کم کم باور می کنند اوضاع به همان بدی است که فکر می کنند. از جمله عوامل به وجود آورنده افسردگی در میان دختران عبارتند از ترس از مرگ ، نقص عضو، معلولیت های جسمانی ، بیکاری ، فوت بستگان، داشتن تفکرات نسبت به آینده از نظر شغل، ازدواج، وتحصیل، تأیید نشدن. طرز تفکر زنان و دخترانی که اقدام به خودکشی می کنند نشان می دهد که اغلب آنها انسانهای بدبینی هستند که زندگی برایشان کابوس جهنمی می باشد. واقعیت این است که شرایط نامساعد اجتماعی عامل مؤثر در جهت افسردگی جوانان به خصوص دختران است. یک انسان افسرده توانایی تفکر درست را از دست می دهد. و نمی تواند اوضاع را آنطور که هست تحلیل کند. در این شرایط تمیز درست از نادرست غیر ممکن است و اهمیت حوادث منفی آنقدر زیاد می شود که تمام واقعیت ها را مخدوش می کند. دختران به علت توقع و انتظاری که از جامعه دارند و فقدان توانایی تطابق خود با زندگی، بیشتر در خطر شیوع بیماری هایی مانند افسردگی قرار می گیرند.بر اساس تحقیقات انجام شده افسردگی درخانواده های کم درآمد بیشتراست .جایی که سنت و فقر و نداشتن امکانات دست به دست هم بدهد چیزی جز افسردگی باقی نمی گذارد. در ایران نگرش خاصی در مورد دختران و پسران وجود داردکه نقش های آنان را مشخص می کند. این نگرش ها از قوانین آداب و رسوم سنت ها و باورها تأثیر پذیرفته است. تفاوت بین دخترها و پسرها در حدود 18 سالگی بیشتر است. یعنی همان سالهایی که فشارهای مختلف روی دخترها بیشتر می شود. در بعضی جاها موضوع ازدواج اجباری پیش می آید و در جاهای دیگر روی فعالیت اجتماعی دخترها حساس تر می شوند. گروهی از روانشناسان بر این باورند که تغییرات اساسی اجتماع کانونی ناسالم درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکست های مشخص وابسته کرده است. دختران به دلایل بسیار زیادی که با مقام زنان و وضع اجتماعی آنها در جامعه ما ارتباط دارد نسبت به افسردگی آسیب پذیرترند.ناگفته نماند بنابر تجربیات زیست شناسان در طول عادت ماهانه و دوران نقاهت پس از زایمان میزان افسردگی بالاتر می رود.اغلب دختران در زمان بلوغ دچار ناآرامی می شوند. حدود 20 درصد از زنان که در سنین باروری هستند به صورت دوره ای در زمان قاعدگی دچار تغییراتی از جمله افسردگی، تحریک و گریه و ... هستند. علت این تغییرات به اختلالات هورمونی مربوط می شود . افسردگی و اختلالات هورمونی ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر دارند. از آنجایی که میزان جریان هورمونها در زنان بیشتر است می تواند یک دلیل دیگری برای ریسک بالای ابتلای آنها به افسردگی باشد.گذشته از مسائل مطرح شده تغییرات اساسی اجتماعی ضمن آنکه زنان متحمل ایفای دونقش (حضور در اجتماع و منزل با نقش محوری به عنوان مادر) می باشند. ضمن آنکه توقع امتیازات برابر با مردان در آنها رشد می کند و فرهنگ جامعه ظرفیت پذیرش این اشتراکات انسانی میان مرد و زن را ندارد. توقع آنان تحقق نمی یابد و در نتیجه زنان در معرض ابتلا به بیماری روحی قرار می گیرند. به نظر می رسد اختلالات افسردگی در میان زنان شاغل خصوصاً آنانی که دارای فرزند زیر 6 سال هستند تمرکز بیشتری دارد. در مطالعات انجام شده 23% از زنان کارمند دچار افسردگی می شوند. در حالیکه این رقم برای زنان طبقه متوسط فقط 6% می باشد. در صورتی که زنان شاغل به علت گذراندن زندگی سرشار از فشار در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.
داروهایی که از بروز افسردگی جلوگیری می کنند: بوپروپیون ، دوکسپین ، پاروکستین ، سرترالین ،نروکسین
علائم تشنج
ممکن است فرد علائم هشداردهنده ای داشته باشد از قبیل: ترس و یا عصبانیت، تهوع، سرگیجه و علائم دیداری از قبیل: نورهای چشمک زن، نقاط و یا خطوط مواج.
بعد از این علائم هشداردهنده، علائم خاص شروع می شود و شامل:
- فراموشی فرد در یک دوره از زمان
- تغییرات رفتاری از قبیل برداشتن لباس های یک فرد دیگر
- سرازیر شدن آب و یا کف از دهان
- حرکات چشم ها
- خرناس کردن
- از دست دادن کنترل ادرار و مدفوع
- تغییرات روحی مانند خشم ناگهانی، ترس غیرقابل توصیف، شادی و یا خنده
- تکان دادن تمام بدن
- ناگهان افتادن
- طعم تلخ و یا طعم فلزی در دهان
- به هم فشردن دندان ها
- توقف موقتی تنفس
- گرفتگی عضلات به همراه کشش و حرکات سریع اندام
مراقبت از فرد تشنجی
بیشتر تشنج ها خودبخود متوقف می شوند، اما در حین تشنج، ممکن است فرد صدمه ببیند.
موقع تشنج فرد را روی زمین و یا بر روی محل امنی بخوابانید و وسایل تیز را از او دور کنید.
یک بالش زیر سر فرد دچار تشنج بگذارید.
فرد تشنجی را به پهلو بخوابانید، زیرا اگر فرد مذکور استفراغ کند، استفراغ وارد ریه نمی شود.
نزد آن فرد بمانید تا حالش خوب شود.
اگر کودک شما به علت تب بالا دچار تشنج شده است، به آرامی با آب ولرم بدن او را خنک کنید و هرگز از آب سرد برای کاهش تب استفاده نکنید.
پیشگیری
- همیشه مقدار داروی تجویز شده توسط پزشک را مصرف کنید.
- خانواده فرد تشنجی باید اطلاعاتی راجع به تشنج داشته باشند تا بتوانند به فرد کمک کنند.
- به مقدار کافی بخوابید.
- استرس را از خودتان دور کنید.
- ورزش کنید.
- برنامه غذایی سالم داشته باشید.
- برای جلوگیری از صدمات سر، کلاه ایمنی بگذارید.
- از مصرف داروهای غیر قانونی پرهیز کنید.
- اگر دارای تشنج غیر قابل کنترل هستید، از رانندگی، کوهنوردی، دوچرخه سواری و شنا خودداری کنید.
داروهای ضد تشنج: کلونازپام، زونیساماید، لوتیراستام، گاباپنتین، پرگابالین
یک حمله تشنجی مانند توفانی کوچک در سیستم الکتریکی مغز است و علائم حاصل از آن میتواند از چند دقیقه مات و مبهوت شدن تا افتادن و از دست رفتن کامل هوشیاری متفاوت باشد.
حتی یک شخص سالم ممکن است به ندرت دچار حمله تشنجی شود، اما به طور کلی حملات تشنجی در کودکان شایعتر از بزرگسالان است.
هنگامی که حمله تشنجی رخ میدهد، پزشکان مجموعهای از آزمونها را بر روی فرد انجام میدهند تا مطمئن شوند که عارضه وخیمی وجود ندارد.
آزمایشی که امواج مغز را اندازه میگیرد و الکتروانسفالوگرافی (EEG) نامیده میشود، میتواند با ثبت کردن امواج بلند و نوک تیز، وجود حمله تشنجی را ثابت کند.
تصویر برداری با تشدید مغناطیسی (MRI) میتواند علت زمینهای تشنج مانند تومور، سکته مغزی یا ناهنجاری مادرزادی را نشان دهد.
تب اغلب باعث بروز حمله تشنجی میشود و گاهی علامت عفونتی مانند مننژیت است.
هنگامی که هیچ علت زمینهساز ظاهری وجود نداشته باشد، پزشکان میگوید یک حمله تشنجی خوشخیم رخ داده است.
دو سوم افرادی که دچار حمله تشنجی میشوند، هرگز در طول عمرشان دوباره تشنج نمیکنند.
تصمیمگیری درباره اینکه برای جلوگیری از حمله بعدی باید تجویز دارو انجام داد یا نه و چه هنگامی باید این کار را انجام داد، در هر فردی متفاوت است و عمدتا بستگی به نوع و دفعات تشنجهای یک فرد دارد.
صرع صرفا اصطلاحی دیگر برای اختلال تشنجی است، اما این کلمه دارای بار معنایی خاصی است، زیرا دفعات زیاد حمله تشنجی را در یک فرد به ذهن میآورد.
در هر حال متخصصان میگویند هر کسی که دو بار دچار حمله تشنجی با علت نامعلوم شود، در معرض خطر بالا برای دچار شدن به حمله سوم است.
با اینکه برخی افراد به خصوص پس از حملات شدید نیازمند گذشت چند روز برای احساس بهبودی کامل هستند، اغلب افراد پس از 10 تا 15 دقیقه میگویند حالشان خوب شده است.
داروهای ضد تشنج: کلونازپام، زونیساماید، لوتیراستام، گاباپنتین، پرگابالین
1 - بی کاری
بی کاری از دو جهت میتواند باعث افسردگی شود یکی پذیرفته نشدن در اجتماع و یا ترس از عدم منبع مالی و دیگری عدم تخلیه انرژی که مهمترین عامل افسردگی است
2 - پوچی
احساس بیهودگی کردن خیلی واضح میتواند باعث افسردگی شود
3 - عدم برنامه
این امر باعث به هم ریختگی و مشغولیت ذهن شده و تفکر را خسته می کند خستگی جسمی حاصل از بی برنامه گی هم می تواند به آن کمک کند
4 - مریضی
خوب طبیعیست خود مریضی باعث ناراحتی است ولی عدم تحرک و تفکر در هنگام مریضی باعث افسردگی میشود
5 - افراط و تفریط
6 - مصاحبت با آدم بد خلق و تند خو
در صحبت با آدم بد خلق فرد همواره می ترسد که ممکن است شخص بدخلق از حرفهایش خوشش نیاید و با او به عصبانیت رفتار کند
7 - انزوا و گوشه گیری
این عامل هم بیشتر به علت تخلیه نشدن انرژی جسمی و روانی انسان را مبتلا به افسردگی میکند
8 - کوتاهی در مسئولیت
در هنگام کوتاهی در مسئولیت انسان همواره مضطرب از عواقب آن و یا سرزنش از سوی دیگران است.
9 – بعضی مشاغل
بعضی مشاغل سخت و طاقت فرسا ممکن است انسان را دچار افسردگی کند برای مثال می توان مشاغلی مانند سر و کار داشتن با بیماران روانی و یا غیره را نام برد ولی این عامل را می توان از جهت دیگری دید که اگر انسان به شغل خود علاقه نداشته باشد نیز دچار افسردگی خواهد شد
10 – کمبود مهم در دید شخص
وقتی شخص کمبود مهمبی را در زندگی خود احساس کند. در غم این کمبود دچار افسردگی خواهد شد این کمبود ممکن است فقط از دید او کمبود باشد و در زندگی شخص دیگری کمبود نباشد
11 – تعارض مهم و کهنه
اختلافات طولانی مدت که باعث فرسایش روح و روان شود انسان را دچار افسردگی خواهد کرد
12 – اختلال در روابط
کسی که نتواند رابطه درستی با دیگران برقرار کند دچار تنهایی خواهد شد و این تنهایی باعث افسردگی البته لازم به ذکر است همه تنهاییها ناشی از اختلال ارتباط نیست
13 – ترس از شکست و موفقیت در امور مهم در دید شخص
ترس از شکست که روشن است ولی ترس از موفقیت به این دلیل است که فرد به این می اندیشد که آیا از وظایفی که به موجب این موفقیت بر عهده او است بر خواهد آمد یا نه
14 – قربت
دوری و عدم مصاحبت با دیگران به روشنی موجب ناراحتی و اضطراب میشود
اما علائم افسردگی چیست؟
1- غمگینی، اضطراب و خلق تهی پایدار
2- احساس یأس و بدبینی
3- احساس گناه بی ارزشی و درماندگی
4- کاهش علاقه و لذت از کارهایی که قبلا مورد علاقه و لذتبخش بودهاند
5- کاهش انرژی - خستگی و بی تحرکیی
6- اشکال در تمرکز - حافظه و تصمیم گیری
7- بیخوابی (غیرعادی) - بیداریهای نیمه شب و بیش از حد معمول خوابیدنی
8- کاهش اشتها یا کاهش وزن و یا پرخوری و افزایش وزنی
9- افکار مرگ و یاخودکشی و همچنین افدام به آن
10- بیقراری - تحریک پذیری ( علائم مزمن جسمی که به درمان پاسخ نمیدهند مثل سردرد- اختلالات سوء هاضمه و درد مزمن و همیشگی ).
داروهایی که از بروز افسردگی جلوگیری می کنند:
بوپروپیون ، دوکسپین ، پاروکستین ، سرترالین ،نروکسین
متأسفانه دیده میشود که اطرافیان، هنگام تشنج دستوپای فرد متشنج را میگیرند، ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی میدهند و یا اینکه آب سرد روی فرد میریزند که باید گفت هیچکدام از این موارد لازم نیست و بهتر است فرد به پهلو خوابیده شود."
هر کودکی که بیش از یک حمله تشنجی به خصوص بدون علت خاص داشته باشد در طبقهبندی صرع قرار میگیرد صرع در بیشتر مواقع علت مشخصی ندارد اما گاهی زمینه ژنتیکی در خانواده فرد وجود دارد."
در این بیماری در تعدادی از سلولهای عصبی مغز فعالیتهای الکتریکی غیر طبیعی ایجاد میشود و در برخی از انواع صرع علامتهایی مانند کمبود قند خون، ضربههای مغزی، کمبود کلسیم ومنیزیم و تب دیده میشود."
تخمین زده میشود که در دنیا بیش از 50 میلیون نفر به صرع مبتلا هستند و در هر یک میلیون جمعیت 5 هزار مورد ابتلاء به صرع دیده میشود. همچنین 500 مورد جدید بیماری در هر سال به وجود میآید. لذا شیوع این بیماری بین 5 تا 10 هزار در جمعیت است."
مادران مبتلا به صرع میتوانند باردار شوند و فرزندان آنها مشکلی ندارند البته باید تحت کنترل قرار بگیرند."
75درصد صرعها زیر 20 سال شروع میشود، بیشترین این موارد در بین کودکان 1تا 12 سال به وجود میآید که با دوره درمان مناسب قابل علاج است."
اصل این درمان مصرف دارو است که دوره درمان دارویی بین 2 تا 5 سال پس از آخرین تشنج است. انتخاب دارو بر اساس نوع تشنج، سابقه و سن بیمار است و در حین درمان بیمار باید تحت کنترل پزشک باشد."
پس از شروع مصرف دارو 20 درصد بیماران به راحتی به دارو جواب داده و دیگر تشنجی برای آنها رخ نمیدهد. 40 تا 50 درصد بیماران هم نیاز به افزایش دارو دارند و 30درصد باقی مقاوم به درمان دارویی هستند که برای این بیماران داروهای ضد تشنج جدید امتحان میشود و گاهی نیز درمان جراحی برای آنها انجام میشود."
رژیم غذایی کتوژنتیک راه دیگری است که در بیشتر کودکان امتحان میشود و در 50 درصد موارد بیش از 50 درصد تشنجها را کم میکند اما عوارضی هم دارد چرا که در این رژیم چربی فرد بسیار بالا میرود و قند وی کاهش مییابد."
راه دیگر درمان صرع تحریک عصب واگ است که در 40 تا 50 درصد موارد بیش از 50 درصد در مراحل اول استفاده، تشنج را کاهش میدهد."
این بیماری یک بیماری قدیمی است و در زمانهای قدیم برای درمان آن از سوراخ کردن جمجمه و سوزاندن فرد استفاده میشد، بیماریهایی مانند ریسه رفتن و فنت که در آن فرد ایستاده به یکباره دچار سرگیجه شده و زمین میخورد با صرع اشتباه گرفته میشود که پزشک در این زمینه باید دقت کند."
داروهای ضد تشنج: کلونازپام، زونیساماید، لوتیراستام، گاباپنتین، پرگابالین